سه شعر از منیره پرورش

 

1

منیره پرورش

---------

پلان

من گچی رنگم

با مژه هایی آبی

رنگ چشمانم عاریه مثل گردنبندم

بند بند ، بند بدنم

به بازو بند شده ای بند بعد

بعد می آیم به خودم

و میم بریده از من

مادگی را می کشد زیر درخت

صورت ماه شکسته است    ما

ما دایره در دایره در

در صدای در صدای چکش در

در معنا می شود

رد انگشتانم در دیزهای فا     لا    می

تا پله های بی زاویه

تا آب بی هیجان

با تمام حواس و هنوز دایره های رقص

                                         بپر

                                         تا.  

2

---------

شب را روی سرت بگذار و مرا

که افقم را عوض کرده ام

افقم را مثل خونم عوض کرده ام

توی خودم پیچیده ام

با پی نوشت خود

رگ می زنم

آرام

زیر مرگ می زنم

من به انفجار شبیه  ترم

آرام تر از ترس

که زیر دندانم می لرزد

حواسم را پرت کرده ام

روی پدال های زیر پام

تابلو های بی احتیاط به عصب هام

پیام داده اند

درد در هوای آلوده عادی تر است

یکی مرا ادامه دهد

می روم به گل هام آب بدهم

مرگ در هوای آلوده عادی تر است.

3

---------

Internet

مثل آنها که در تارریکی به اجزای فیل دست کشیدند

برای بچه تعریف کنید:

صدای موذن زاده ی اردبیلی

بغل دستی ام

 آن یکی

خواب اجباری

سربازی ام

بچه خوشحال از من پیدا شده

می رود بر اینترنت تعریفی صد در صد درست

فیل روی صفحه درست

هر کس موافق است دستی درست کند

می رود بالا

کلاس روی تخته درست ، قد بکشد.

             

                

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تمامی حقوق این سایت متعلق به شخص لیلا صادقی است و هر گونه استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است