طفره - شمس آقاجانی

 

شمس آقاجانی

رسم ما کمی فرق دارد

نظرش را می­ چرخانیم می ­بریمش به جاهای دیگری

رفتار دیگری

سرسام دیگری

در روش­های ما که آخر ندارد

به هدر می ­رویم کنار یک ساعت

همیشه در حال تخفیف چشم­ ها

کاهش لب­ ها

اصل تعویق، کنار زدن

با همین دست ­ها

و آخرش گریه می ­کنیم

چون تو هر بار باز می ­گردی

                       اما به جای دیگری

در این روش

مغز ما با تصویرها ور می­ رود

تو هم خواستار من می­ شوی

سراسیمگی

و آدرنالین خون ،

که قدرت را تا چند برابر افزایش می­ دهد

رم دادن اسب­ های پنهانی

فقط چون صدای ­شان طنین ویژه­ ای دارد

می ­زنیم به صحرای دیگری، تماشای دیگری

آن یکی چه پیشانی بلندی دارد !

( که تا نظرش را بچرخانم ! )

و در حقیقت دیوانه­ ی این یکی

نا به­ جایی

گشودگی عضلانی     گرفتگی     انسداد روحانی     زمینی      بی­ جایی    

خانگی       وحشی

              هرجایی

به آرامی

مخفی شدن و دیگر اقدامات لازم

پشت حرف­ ها، پشت شعرها

«می­ خمی میان من و می ­خمیده می­ شویم»

این شکل تقریبی ­ات از دور است

(من آن پیچ و خم ­ها را دوست دارم)

و از نزدیک،

شکل دیگرِ بی­ شکلی.

و حق با شماست

مهارت بی ­نظیری دارم اگر که دست دهد

با حفظ فاصله­ های مناسب

کلمه کم می ­آید  

در این گیر و دار

شهریور 91

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تمامی حقوق این سایت متعلق به شخص لیلا صادقی است و هر گونه استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است