رگبار - روجا چمنکار

 

رعد از تنت عبور کند و

روجا چمنکار

برق از سرت بپرد
تاریکی از کوچه های خاکی بگذرد
برسد به سنگ فرش کبود این شهر
به ضربه های روانی این کلیسا
ببندد هوایت را به به رگ به شراب و بار و باریدن

تا خرخره دوستم نداشتی
که رگبار ببارم از دلت
عبور کنم از تنت
نپری از سرم

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تمامی حقوق این سایت متعلق به شخص لیلا صادقی است و هر گونه استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است