مستأجرِ جدید مبارک!
هیتلر در چشم هایِ تو
اتاق اجاره کرده
مستأجرِ جدید مبارک!
رَهنِ کامل است
یا اجاره می دهد!؟
شاید برایِ پولِ پیش
رویِ کارخانه های صابون سازی اش
حسابِ پس انداز باز کردی!
در هر حال،این جا بانک نیست!
من به جایِ صابون
لوسیونِ تازه تری استفاده میکنم
که در ترکیب اش گلیسیرین،هیچ غلطی نمیکند
که پوست را نرم میکند
و جایِ اشک ها را نمی سوزاند
لطفاً مجدداً شماره گیری نفرمایید
تکلیفِ من
با این دیکتاتوری
تا چند روزِ دیگر
مشخص می شود.
شِبهِ تاریخ
رویِ مین هایی که در گُل هایِ دامن ام
کاشته بودند
منفجر شدم!
و جَنگِ جهانیِ دوم
در من
اتفاق افتاد
!آلمانِ فلسفه
- حاضر
!اُتریشِ اُپِرا
- حاضر
!ایتالیایِ نمایش
- حاضر
اَهالیِ اِتحادِ مثلت!
سلام!
به منطقه ی ممنوعه
خوش آمدید
ما در چند قدمیِ یک اتفاقِ بزرگ قرار داریم
میبینی ؛
فرانسه
شعر می خوانَد
انگلیس سوت میزند
روسیه پیپ می کِشَد
و انسانِ اولیه از کنارم میگذرد
بویِ سنگ میگیرم
و عاشقِ عشق هایِ ما قبلِ تاریخ میشوم
تَحَجُر چه طعمِ خوبی دارد!