انقلاب همیشه از جبهه و جنگ آغاز نمی شود
با سخنرانی دکتر فرزان سجودی و محمد حسینی و مقدمه لیلی فرهادپور
جلسه نقد رمان "پريدن به روايت رنگ" نوشته ليلا صادقي در تاريخ ٢٥ ديماه ١٣٩٣ در مؤسسه بهاران تشكيل شد و با مقدمهی لیلی فرهاد پور دربارهی دکتر سجودی، محمد حسینی و لیلا صادقی آغاز شد. ایشان از دکتر سجودی به عنوان نشانه شناس و پژوهشگر قابل اعتنا یاد کردند که از ایشان یاد گرفتندنشانه شناسی یعنی جامعه شناسی وجامعهبدون نشانه وجود ندارد و در ادامه از آقای محمد حسینی به عنوان مدرس ویراستاری و از بهترین ویراستاران در ادبیات ایران و نویسنده بسیار خوب یاد کردند که جایزه گلشیری را برای "آبي تر از گناه" دریافت نمودند و در ادامه به خاطر اینکه خانم لیلا صادقی، شاعر، نويسنده و زبان شناسي هستند كه در زمينه ي شعرشناسي شناختي كار مي كنند، از دکتر سجودی برای نقد رمان رنگ پریدن به روایت رنگ از منظر نشانه شناسی دعوت به صحبت کردند.
دکتر سجودی: در ابتدا از لیلا صادقی علاوه بر نویسنده بودن به عنوان منتقد و نظریه پرداز یاد کردند.
ایشان در آغاز سخن گفتند کتاب پریدن به روایت رنگ وضعیت بغرنجی برای من به وجود آورده چون که کتاب زیرکی است که آدم را به بازی می گیرد. بر همین اساس نقد کتاب را به سه بازی تقسیم کردند:
بازی اول: کتاب با رویکرد فمنیستی بحث زبان زنانه را پیش می کشد و ویژگیهای زبان زنانه را به لحاظ سبک زبان فارسی بیان میکند. به لحاظ سبک نثر نویسی فارسی که بلوغ خیلی خوب فکری دارد؛ نثر بسیار شاعرانه و روانی دارد که دارای پختگی نثر زنانهای است كه بسیار خیال پردازنه است. فضای خیال انگیز از جملهی تشخص دادن به همه چیز و انسان پنداری بسیار قوی اشياء و آگاهانه پدید آوردن جهان هایی که مرز بینشان مخدوش است، مثل جهان نقاشی که راوي یک زندگی را با قلم مو به تصویر می کشد و مدام از يك جهان به جهان ديگر ليز مي خورد كه تجلی بارز دنیای نمادین است. اين كتاب نمونه ای است که به لحاظ نثر و سبک ادبیات زنانه و از نظر رویکرد فمنیستی قابل بررسي است. اما زن یا مرد بودن از لحاظ بافت بیولوژیکی مهم نیست بلکه ما مرد و زن در بافت فرهنگی پرورانده می شویم. این نگاه فمينيستي یکی از راه هاي نگاه به این کتاب است که برخلاف ظاهر شیک آن نگاه و تحليلي کلیشه ای ارائه مي دهد. کلیشه مردی که تلويزيون تماشا مي كند و جنگ و كار و دنياي مكانيكي او را درگير مي كند و زني كه مملو از خيالات و ميل به زندگي است. در اين رويكرد کاری که خانم صادقی انجام داده پرداختن به کلیشه جهان زنانه در برابر مردی است که بی اعتنا به این جهان و زنانگي هاست.
بازی دوم: روش نشانه شناختی است ، ایشان به نقل از لیلا صادقی گفتند " پوشش روی کتاب اصلا تصادفی نیست بلکه در ارتباط با لایه های درونی کتاب است" . از منظر نشانه شناسی لایه ای یک متن با همه ی لایه های دخیلش مورد بررسی قرار میگیرد. متن ارجاعات بینا متنی زیادی دارد از جمله ارتباط ارجاعی بین تصویر شیرین و فرهاد كه تصوير روي جلد فرهاد است كه به شيرين در پشت جلد نگاه مي كند و متن رمان كه روايت روي جلد را تكميل مي كند. تصویر روی جلد یک جور انسجام بین متن نوشتاری و دیداری به وجود می آورد. جهان خیالی که نقاشی یکی از عرصه های بروز و بیان آن است که گاهی با حضور مرد به واقعیت تبدیل می شود ونقاشیهای رو و پشت جلد و داخل کتاب با متن نشانگر این لليه هاي معنايي هستند. کتاب دارای مفاهیم مکانی است یعنی مکانیت خود را وارد فضای داستانی کرده که وابسته به زمان است. داستان خانم صادقی از نوع داستان هایی نیست که یک جریان زمانی در آن غالب باشد و در رفت و آمد مکانی به سر می برد دارای دو تا جغرافیای متفاوت ذهنی است. یکی جغرافیای جهان خیالی زن که آرمان گرایانه و فانتزی است و یکی جغرافیای زیست واقعی مثل زندگي روزمره ، خود داستان در یک رفت و برگشت بین مکان ها اتفاق می افتد که گاهی مرزهای بین این مکانها دارای سیالیت است.
بازی سوم رويكرد تحليل گفتمان انتقادي است : یه جور دیگر هم می شود به کتاب نگاه کرد که این کتاب در عین بلاغت دارای فانتزی سانتی مال است. این زن چه زنی است؟ کدام طبقه غایب است؟ این نوستالژی به چیست؟ زنی که نقاشی می کند، فانتزی زن متوسط رو به بالاست. حضور زن داستان نه تنها منجر به غیاب زن اشرافی در قاب شکسته ي پشت جلد مي شود بلکه موجب غیاب زنان بسیاری از جمله زنان کارگر و زنان به حاشیه رانده شده مي شود، زنان جنگ که بخش زیادی از منطقه ما را در برگرفته اند و این كتاب حکایت زنی است که غیاب بسیاری از زنان را به غیاب میراند.
و ی در پایان سخن گفتند این متن فرصت های بسیار زیادی را در اختیار می گذارد و از نظر سبک شناسی کسی که دغدغه زبان خوب دارد با پختگی که در زبان نثر کتاب است با خواندن کتاب به منظور خود می رسد و دچار دست انداز نمی شود.
در ادامهی جلسه خانم فرهادپور از آقای حسینی دعوت به صحبت کردند.
آقای حسینی اعلام کردند که با شناختی که از خواندن آثار خانم صادقی دارند به نقد این کتاب می پردازند. وی گفت بدون در نظر گرفتن استثنائات در ادبیات زنان بیشتر مسئله زنان با یک مرد است که می تواند پدر، پسر، معشوق، رییس و ... باشد که بیشتر به نوع برخورد یا توجه مرد به زن و یا ظلم هایی که آن مرد روا مي دارد یا محدودیتهایی که به زن تحميل ميشود، می پردازد . بيشتر نويسندگان زن به شکل موضوع اجتماعی به اين مسئله نگاه نكرده اند بلکه بیشتر نگاه فردی بوده اما در کتاب خانم صادقی اتفاق دیگری افتاده است یعنی راوی که یک زن است با يك لكه رنگ مردی را خلق می کند و بعد درباره آن صحبت می کند و موضوع به شكلي پديدارشناختي گسترش پيدا مي كند. زناني كه در كتاب مطرح ميشوند، زنان موثر در تاريخ هستند. این کتاب آدم ها را آنطوری که خودش می خواهد انتخاب میکند ولی واقعیت موضوع این است که در نهایت دچار ملال می شود که نمی تواند تبدیل به زن های منتخب خود مثل زن لوط، شیرین و شهرزاد شود. وی گفت یک هنرمند وظیفه دارد یک امر درونی را به یک برداشت بیرونی تبدیل کند و سپساز حضار پرسید كه چند نفر كتاب را خوانده اند و آيا فكر مي كنند امر دروني در اين كتاب به امر بيروني تبديل شده است يا خير.
پاسخ هایی که به این سوال داده شد از سوی برخي از حضار این بود که به خوبی این مطلب اتفاق افتاده است و یک نفر دیگر از حضار با بیان اینکه از حرف های دکتر سجودی در مورد سانتی مانتالیسم شدن کمک می گیرد و می گوید من به عنوان یک زن ، موضوع كتاب را فانتزی مي دانم و نه نگاه عمومی... بقیهی حضار نیز سخنانی داشتند که بیانش در این گزارش نمی گنجد.
حسینی در پایان گفت یک وقتی یک متن سانتی مانتالی می نویسیم و وقت دیگر این است که در مورد سانتی مانتال حرف میزنیم که به نظر من اتفاق دوم در این داستان افتاده است و امر دورنی تبدیل به امر بیرونی شده است. به عقيده حسيني تمتم زنهايي كه در داستان انتخاب شده اند، از جمله شيرين، زن لوط و غيره، زن هايي تأثيرگذار و كنشگر بوده اند، اما زن اين داستان نتوانسته همانند اين زنها مسيري تاثيرگذار در پيش بگيرد و دچار ملال مي شود.
در ادامهی جلسه خانم فرهادپور از خانم صادقی دعوت به صحبت کردند که قبل از شروع صحبتهایشان مجددا دکتر سجودی نکاتی را در مورد کتاب بیان کردند از جملهی اینکه این کتاب "تجلی ميل سركوب شده است" و اينكه برخي تصاوير بكار رفته در كتاب براي ايجاد فاصله گذاري است، فاصله اي كه راوي اول شخص را به سوم شخص تبديل مي كند و درنتيجه درعيني كه امضاي خانم صادقي در كاربرد تصاوير ميان متن را نشان مي دهد، ميان جهان واقعي و جهان خيال راوي فاصله ايجاد مي كند و بعد لیلا صادقی اینطور شروع کرد که من قصدم پاسخ دادن به سخنان ایراد شده نیست و بیشتر قصد تشکر از دوستانی دارم که نگاه های مختلفی نسبت به اثرم داشتند. وی از کسانی که در به وجود آوردن اثرش کمک کردند تشکر نمود و در پاسخ به اينكه در كتابش به مسائل اجتماعي و سياسي روز پرداخته نمي شود، مي گويد
"انقلاب همیشه از جبهه و جنگ آغاز نمی شود و خیلی از اوقات از زندگی درونی افراد آغاز می شود" و هر اثری به شیوه ای جهان خود را می آفریند و در پایان آمادگی خود را برای پاسخ به سوالات اعلام کرد.