هفتمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
15 تا 17 شهريور ماه 1391، دانشگاه علامه طباطبايي
لیلا صادقی
چکیده
بخشی از شعرشناسی شناختی مبتنی بر نظریهی نگاشت قیاسی است که برای یافتن شباهتها، رابطهها و نظامهای ساختاری بهکار میرود (هولیوک و تاگارد 1995؛ فریمن 1997). داستان کلان که به معنای ساختارهای کلی و مشخصههای مختلف ساختارهای کلان است، به مثابهی لایهای است که ساختارهای از هم گسسته را بهواسطهی عناصر شناختی و متنی به هم پیوند میزند تا داستانی ناگفته را به وجود بیاورد (صادقی، 2011).
این مقاله نقشهای مختلف نگاشت فرافکنی، نقشکاربردی و طرحوارهای را در ساخت جهان متن منطق الطیر، اثر عطار نیشابوری، با رویکرد شعرشناسی شناختی بررسی میکند. هدف این مقاله این است که نشان دهد چگونه مفهوم “کثرت و وحدت” بهواسطهی نگاشت طرحوارهای در شکلگیریی ساختارهای خرد و کلان (وندایک، 1980) منطقالطیر عمل میکند و منجر به شکلگیری “داستان کلان” میشود. مطالعهی متن با این رویکرد میتواند ابزار مناسبی برای تحلیل متن و ساختارهای آن، بهواسطهی نگاشتهای مفهومی ایجاد کند و بسیاری از اختلاف نظرهای موجود در تحلیل ساختار اثر را منتفی کند.
کلمات کلیدی: جهان متن، شعرشناسی شناختی، نگاشت طرحوارهای، داستان کلان