فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشی جستارهای ادبی
اين مقاله به بررسی جهانهای متن رباعیات عمر خیام با رویکردی نوین به نام شعرشناسيشناختی میپردازد. بررسی و شناخت این جهانها در چهارچوب نظریة مارگریت فریمن (2007) صورت میگیرد که در این چهارچوب در سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطهای و نگاشت نظام به تحلیل شناختی متن پرداخته میشود. با خوانش جهان متن خیام از لحاظ نگاشت نظام، به معناشناسی جهان فکری و ترسیم ساختار شعر او میتوان دست یافت. هدف این پژوهش این است که نشان داده شود، چگونه نگاشتهای شناختی میتوانند میان شعر و زبان خودکار تمایز قائل شوند و به تحلیل شعر بپردازند. پرسشهای پژوهش عبارتاند از اینکه: 1- چگونه نگاشت نظام به مثابه ویژگی اصلی شعر و با استفاده از دو سطح نگاشت دیگر، میتواند به خوانش شعر کمک کند؟2- چگونه سه سطح نگاشت شناختی میتوانند جهان متن خیام را ترسیم کنند؟ 3- چگونه با رویکرد شعرشناسی میتوان به تعیین محدودیتهای تفسیرهای چندگانه و بازشناسی متن منسوب از متن اصلی رسید؟ بررسی جهان متن با این رویکرد میتواند ابزاری برای تحلیل متن ارائه دهد که نظریة ادبی فاقد آن است.
کلید واژهها: جهان متن، زبانشناسی شناختی، نگاشت، تفسیر.