روز را زیر پوست میسوزاند
درباره ی کتاب شعر بداههنویسی مشترک
«عطر از نام» محمدآزرم و ایولیلیث
در شعر محمدآزرم زبان و ظرفیت های بالقوه ی آن در سطوح مختلف، بیشترین کارکرد را دارد و می توان گفت جنبه های زبا شناختی و چگونگی بهکارگیری نیروهای زبانی، همواره شعر او را متمایز از دیگران می کند، البته در کنار ساختار متمایز زبان، سایر جنبه های شعریاش ـ موسیقی، لحن، صدا، محتوا و ... ـ نیز متمایز است. رفتاری نظام مند و مهندسی شده در نحوه ی برخورد محمد آزرم با کلمه، کلام و تمامی عناصر و اشیاء حاضر در متن وجود دارد که حتا شکل ذهنی اش را نیز به گونه ای نشان می دهد که حسّ هم خوانی و پیوند تمامی اجزاء با یکدیگر به مخاطب انتقال می یابد. براهنی در «طلا در مس» می نویسد:
«طرز برخورد و رفتار شاعر با اشیاء و احساس ها به شعر شکل ذهنی آن را میبخشد ... [این شکل] طرز حرکت محتواست و ارتباطی است که اشیاء با یکدیگر در شعر پیدا می کنند. شکل ذهنی همان چیزی است که به یک شعر یا یکپارچگی می دهد و یا آن را از وحدت و استحکام ساقط می کند، همان عاملی است که شعر را ساده یا دشوار، شفاف یا مبهم، عمیق یا پایاب میسازد»
که شکلِ ذهنی آزرم در کتاب «عطر از نام» در تعامل با شکل ذهنی ایولیلیث، به یکپارچگی و ـ البته ـ در کنار آن عمیق شدن مفاهیم منتهی شده است، عاملی که وجود آن در کلیّت اثر انسجام لازم را به سطرها داده است.
بیانه ای گوناگون، وضعیتی برابر و یکسان در متن «عطر از نام» دارند، مخاطب در حال که با گفتمان های آزاد درگیر است به انتظار حرف پایانی صادر شده توسط متن نمینشیند، بلکه با تکثر تأویل روبهروست که البته در اینگونه متنها دستیابی به تفسیر نهایی بسیار دشوار بوده چرا که پایههای قدرت در متن متکثرند و یافتن مفهومی یکه و خاص سخت دشوار و یا به قولِ خودش تجربه ی لحظه به لحظه ی امر پیشبینی ناپذیر است. از سویی دیگر تناسب محتوای کلام، جریان متن را به سمت بیان فردیّت و دیکته ی تجربه ی شاعر کشانده است.
منطقی که زیر ساخت های «عطر از نام» بر آن استوار است فُرم و محتوا را به طور همزمان تحت پوشش خود قرار می دهد و تعادل آنرا به خوبی برقرار می کند. به طور کلی می توان پایه های ساختار هستی شناسانه ی «عطر از نام» را این گونه برشمرد:
پایه های ساختار هستی شناسانه
نگاه های چند بعُدی آزرم/ ایولیلیث فقط با زیرکی و درایت مخاطب درک می شوند و لازم است با نگاهی غیرخطی به سراغ شعرها رفت. دریافت دقیق مفاهیم و تصاویر و... نیازمند رابطه ای شدیدن عمیق با متن است چون درک کردنی ست نه کشف کردنی، چرا که «عطر از نام» خودش در حال کشف کردن است. پس باید این کشف ها را درک کرد. هایدگر هم به نقش شاعران در ساختن هستی تأکید دارد و هستی ای که محمد آزرم در «عطر از نام» در تعامل با ایولیلیث کشف می کند و می سازد و مخاطب باید درک کند، نمایی جدید از آن را به فراخوان می گذارد. هستیِ شعرها تنها هستی موجود در موقعیت حاضر نیست، امکانی ست در اتفاقات که کشف شهودی می خواهد و نگاهی به جلوتر.
از آنجا که خلقِ سطرها بداهه نویسی بوده، در نتیجه روایت ها نیز به شدّت متغیرند این تغییر و دگرگونی روایت ها قابل ردّیابی است. به طوری که جنسیتِ نویسنده ی هر سطری را نمی توان فهمید، نوعی جنسیت پنهان شده لابه لای سطرهاست. اما نکتهی مهم در «عطر از نام» این است که فکرها، سکوت ها و رفتارهای غیرکلامی به طور کامل بر شعرها تأثیر گذاشته و در بسیاری از موارد نیز رفتارهای کلامی را هدفمند، پشتیبانی و تقویت کرده است، این نوع نوشتن نیروهای پنهانی زبان را آشکار می کند.
تجربه های فُرمی متفاوت موجود در شعرها بیانگر این است که شعرها بر اساس فُرم و ذهنیت از پیش تعیین شده تولید نشده یعنی فُرم و ذهنیت هم فی البداهه است. آزرم و ایولیلیث همانند بازیگرانی که نقش دیکته شده ای ندارند در نقش های مختلف، متکثر و متعدد و بنا بر ساختار متن حرکت می کنند، بنابراین تکثیر و تعدد نقش ها باعث همان تکثیر فُرم و محتوا نیز شده است. البته فُرم ها با وجود تعدد، مستقل نیز هستند و واحد این فُرم ها نیز فُرم کلی شعر است یعنی«فُرم شعر، شبكهاي از تمامي ارتباطات دروني اثر است ـ محمد آزرم در گفتگو با هادی حسینی نژاد». ساختار فُرم «عطر از نام» مخاطب را به شرکت در لذّت آفرینی دعوت میکند و امکان قدرت بازنمایی، کشف ها و ساختن ها را برای او فراهم می کند. در «عطر از نام» همه ی عناصر شعری با هم درگیر است و هیچ چیزی از هم جدا نیست.
* نزدیک
هر بار به دهانت نزدیک می شوم
طعم شعر می گیرم
چیزی در استخوانم شیرین می شود
در ماهیچه راه می افتد
پرنده
در رگم صدا می زند خون را
از نزدیک روز را
زیر پوست می سوزاند
مکث می کند
پرنده ای دیگر می شود
هر بار به دهانت نزدیک می شوم
ماه می آید تا حدود گردنم
سر خوردن را تمرین می کند
می لغزد در گودی
در آخ
منابع:
ـ آزرم، محمد(1392). سایه ی مبرم دیگری. گفتگو با روزنامه ی آرمان، شماره ی 2359ـ23 آذر 92.
ـ آزرم،محمد؛ ایولیلیث(1392). عطر از نام. مشهد، بوتیمار.
ـ براهنی، رضا(1358). طلا در مس. تهران، زمان، چاپ سوم.
ـ تسلیمی،علی(1383). گزاره هایی در ادبیات معاصر ایران. تهران، اختران.
{jcomments on}